|
مقتل روضةالکرام(روضه های عاشورایی) برای تهیه با شمارۀ 09121838268 تماس بگیرید.
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۴۰۳/۰۷/۲۹ساعت 10:21  توسط مجیدطاهری
|
#مرثیه پاکان کجا و مجلسِ ناپاکزادهای دارالاماره کنگرههایش شکسته شد عُلیا مخدّرات سراپای در عزا خنده ز کینه، زادۀ مرجانه میزند مجلس برای نیشزدنها بپا شده زینب در این نبرد به طاغی عدم زنَد دارالاماره دشتِ ستیزی هماره شد رگهای سربریده، به بازی گرفته شد 1403/2/18
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۴۰۳/۰۲/۱۸ساعت 17:15  توسط مجیدطاهری
|
از امام صادق(علیهالسلام) روایت شده: هرکه در روز اول ماه رجب امام حسین(علیهالسلام) را زیارت کند، البته حقتعالی او را بیامرزد. 👈در قصیدهای از صائب تبریزی نیز با مطلع: خاکیان را از فلک امید آسایش خطاست صائب، مردم را به زیارت امام حسین(علیه السلام) در ماه رجب تشویق می نماید: در رجب هر کس موفق شد به طوف مرقدش 👈و تقریباً در پایان قصیده، مرثیهسرایی مینماید: تکیه گاهش بود از دوش رسولِ هاشمی آن سری کز تیغ بیداد یزید از تن جداست آن که می شد پیکرش از برگ گل نیلوفری چاک چاک امروز مانند گل از تیغ جفاست آن که بود آرامگاهش از کنار مصطفی پیکر سیمین او افتاده زیر دست و پاست چرخ از انجم در عزایش دامن پر اشک شد تا به دامان جزا گر ابر خون گرید رواست 👈ان شاء الله هر کس در این ماه، موفق به زیارت کربلا و عتبات عالیات شد سلام ما را به حضرات برساند.
+ نوشته شده در شنبه ۱۴۰۲/۱۰/۳۰ساعت 12:18  توسط مجیدطاهری
|
#غزل از خیر قَدَر، قضا گذشته ✍️ابوالفضل عصمت پرست
+ نوشته شده در شنبه ۱۴۰۲/۰۹/۱۸ساعت 7:11  توسط مجیدطاهری
|
این شعر را یکی از پیرغلامان زنجانی پیشنهاد کرده است(با حذف یک بیت) : در کعبۀ دل، قبلۀ امید حسین است ✍️محسن حافظی کاشانی
+ نوشته شده در جمعه ۱۴۰۲/۰۹/۱۰ساعت 10:28  توسط مجیدطاهری
|
قرآن خوانده ای تا اَمّن یُجیب مجیدطاهری
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۴۰۲/۰۶/۱۴ساعت 6:29  توسط مجیدطاهری
|
#رباعی از بانوی بی نشان خبر داری تو مجیدطاهری
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۴۰۲/۰۶/۱۳ساعت 11:38  توسط مجیدطاهری
|
#رباعی در هر قدمم ظهورتان می خواهم مجیدطاهری
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۴۰۲/۰۶/۱۳ساعت 11:34  توسط مجیدطاهری
|
#رباعی این لشکر صاحب الزمان است بیا مجیدطاهری
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۴۰۲/۰۶/۱۳ساعت 11:33  توسط مجیدطاهری
|
با ذکر حسین، بس که بی تاب شدیم مجیدطاهری نکته:برای شهرآبی های استان مرکزی سروده شد.
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۴۰۲/۰۵/۰۳ساعت 18:55  توسط مجیدطاهری
|
حال و روز ما در این روزهای نزدیک به عرفه: ای عراقَ الله جارَک، سخت مشعوفم به تو ✍️#خاقانی (خاقانی،۱۳۹۳، ۲) منبع:خاقانی، بدیل بن علی، (۱۳۹۳). دیوان خاقانی شروانی، مقابله و تصحیح و مقدمه و تعلیقات:دکتر سید ضیاء الدین سجادی، چاپ یازدهم، تهران:زوّار.
+ نوشته شده در شنبه ۱۴۰۲/۰۴/۰۳ساعت 6:47  توسط مجیدطاهری
|
رباعی قتلگاه جمعی به عصا و چوب و جمعی شمشیر مجیدطاهری
+ نوشته شده در جمعه ۱۴۰۲/۰۲/۰۸ساعت 12:4  توسط مجیدطاهری
|
🌺سرود سه مولود🌺
+ نوشته شده در شنبه ۱۴۰۱/۱۲/۰۶ساعت 17:21  توسط مجیدطاهری
|
اولینی آخرینی ملجئم تنها حسین شاعر:مجیدطاهری
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۰۳ساعت 18:15  توسط مجیدطاهری
|
لطفا با حال مناسب خوانده شود:
با چه وضعی ته گودال کشاندند تو را ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده زینت دوش نبی بودی و بی وجدان ها سر بریدند و گرفتند تو را نادیده
*************************
نعل تازه به سم اسب زدن فکر که بود که سراپای تو با سطح زمین یکسان شد
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۴۰۱/۰۲/۲۷ساعت 9:29  توسط مجیدطاهری
|
مهمانسرای گریه و ماتم شده دلم حاج علی انسانی
+ نوشته شده در جمعه ۱۴۰۱/۰۲/۱۶ساعت 6:28  توسط مجیدطاهری
|
گریه بر امام حسین(علیه السلام) بدین امیــــد که این گریه را ثــــواب دهند عجب غمیست که نتوان شنید و اشک نریخت زهی شقی که کُشد شــــاه کــــشور دین را به مـــردمی که نه مردیـــست بهر ملـــک ابد هــــزار قطـــره به هـــر دم فشــــانی ار دانی اگر تو را سر ســــوداست بــــــاری آنجا رو گرت خلل به یقین نیست گریه کن به حسیــــن به قطـــــرهای که فشــــانی تو را به روز جزا ولی به گریه مشو غره و به طاعت کوش چو تخم طاعت حق نیست آب دیده چه سود تو سرکشی و حسین از سر وفا ســر داد #وصال_شیرازی
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۴۰۱/۰۱/۰۴ساعت 8:54  توسط مجیدطاهری
|
شعر پنج میلاد ماه شعبان 🌺🌺🌺🌺🌺🌺 رستخیزشادمانی ماه شعبان آمده
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۴۰۰/۱۲/۱۵ساعت 22:27  توسط مجیدطاهری
|
🍂بازماندم🍂 درخرابه باز ماندم در عزا چون دخترت روزگاری سخت گشته از جدایی از فراق می شود آوار بر سر فکر مشایه ، حرم تشنه ام آبم بده از صحن هایت بارها سهمگین ست اینکه می بینم که دورم، یاحسین ای بهارم رحم کن بر حال زارم اربعین ما شهیدان را شفاعت نزدتان آورده ایم بیت هشتم ضامنی می آورم تا بنگرید (طاهر) از رسواییِ جاماندگی دارد هراس ✍️مجیدطاهری
+ نوشته شده در شنبه ۱۴۰۰/۰۷/۱۷ساعت 20:17  توسط مجیدطاهری
|
تا گریه بر حسین تمنای خلقت است نزدیک میکند دل ما را به هم، حسین مقبول اگر شده است نمازی که خوانده ایم ما از غدیر، سینه زنِ کربلا شدیم پیدا شدیم هرچه در این راه گم شدیم از دخل آبروی حسین است خرج ما قرآن و منبر و دوسه خط روضهی عطش حالا که بغض، بسته به من راه حرف را افتاده بود روی زمین زیر دست و پا شعر دوم: سوز همیشهی جگرم باش یا حسین در طول عمر جز تو پناهی نداشتم هر روز مادرم سر سجاده گفته است ای نام تو بهانه ی شیرین زندگی پایین پات سر بگذارم تو هم بیا جان مرا بگیر حوالی قتلگاه دستم به دامنت نرسید این جهان اگر باشد قرار بعدی ما اربعین، حرم سربازهای لشکر یا زینب توایم شعر سوم: اگر که سر بدهم پای پرچم تو کم است فقط برای بیان غم غلام سیاه تو را به اشک کسی هیچ احتیاجی نیست گداییِ در این خانه را نفهمیده میان این همه دیوانه ی محبت تو اگر تمامی عمرم فقط نفس بزنم هزار سال برای زیارتت کوتاه اگر تمامی انگشتها بریده شوند
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۴۰۰/۰۳/۱۳ساعت 11:51  توسط مجیدطاهری
|
از ما حدیث زلف و رُخ دلستان مپرس طوفان رسیده را ز کنار و میان مپرس حیران عشق را خبر از هجر و وصل نیست از خارِ خشک، حال بهار و خزان مپرس ناخن مزن به سینه ی ماتم رسیدگان از بیدلان حدیث دل خونچکان مپرس پیش خدنگ او سخن از نیشکر مگو تا مغز هست، یک قلم از استخوان مپرس چون گل نظر به سینه ی صدچاکِ من فکن از تیغ، بازیِ مژه ی دلستان مپرس؟ از دشمنان خود نتوان بود بی خبر آخر تو را که گفت که از دوستان مپرس؟ دوری نیازموده چه داند ( که) هجر چیست از موج آب، حال جگر تشنگان مپرس؟ تیر کج از نشان، خبرِ راست چون دهد؟ از طالب نشان، خبر بی نشان مپرس آن را که هست باتو زبان و دلش یکی دل را به خامه تا نکنی یکزبان مپرس در زیر کوه قاف پَرِ مور را ببین از بار عشق، حال دل ناتوان مپرس تا می توان شنید ز موران تلخکام وصف شکر ز طوطی شیرین زبان مپرس در خاک و خون تپیدن خورشید را ببین دیگر ز بی نیازی آن آستان مپرس بنگر چه رغبت است به ساحل غریق را صائب عیار شوق من و اصفهان مپرس
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۴۰۰/۰۲/۱۹ساعت 22:1  توسط مجیدطاهری
|
*در فراق یار* *بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمْ* من گریه میکنم که تماشا کنی مرا حجت قبول دلبر احرام بستهام با گریه کردن این دل من زنده میشود اسباب زحمتِ تو شده این گدا، ولی ای کاش امشبی که تو راهی مشعری تو سفرهدار گریه ماه محرمی آقا قسم به چادر خاکی مادرت آیا شود که مثل شهیدان دم وصال بیتالحرام سینهزنان خاک کربلاست همراه خویش زائر شش گوشهام کنی ای روضهخوان تنگ غروب منا بیا حاجی فاطمه شده صحرانشین خدا قاسم نعمتی
+ نوشته شده در جمعه ۱۴۰۰/۰۱/۲۷ساعت 13:51  توسط مجیدطاهری
|
یاصاحب الزمان! درمان من زیارت آقای کربلاست
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۴۰۰/۰۱/۰۱ساعت 13:16  توسط مجیدطاهری
|
این مژدۀ شادی از خدا آمده است مجیدطاهری سجاد یعنی حق و حق در بر گرفتن #مجید_طاهری خورشید حسینی از افق تا آمد یک مژده ز رضوانِ بهشت آمده است
سیدهاشم وفایی امشب که فضا پُراست ازبوی حسین سیدهاشم وفایی
سیدهاشم وفایی ازعشق حسین تا تکلّم کردند سیدهاشم وفایی ______________________________ دوبیت صلواتی سرچشمه ی نور ازلی آمده است محمودتاری محراب دعا طاق ابروی حسین عباس (حداد) کاشانی
سیدرضاموید براسوه ی صبر و استقامت صلوات محسن حافظی
+ نوشته شده در شنبه ۱۳۹۹/۱۲/۲۳ساعت 20:21  توسط مجیدطاهری
|
آزادگی به سلطنت جم برابرست دستِ ز کار رفته به خاتم برابرست گردی است خط یار که چون خاک کربلا در منزلت به خون دو عالم برابرست بیکس نواز باش که هر طفل بی پدر در منزلت به عیسی مریم برابرست هر حلقه ای که نیست در او ذکر حق بلند در چشم ما به حلقه ی ماتم برابرست ما آبروی خویش به گوهر نمی دهیم بُخل بجا به همت حاتم برابرست ما همچو غنچه از دل پر خون خویشتن داریم گوشه ای که به عالم برابرست دلهای داغدار بود کعبه ی امید شورابه ی سرشک به زمزم برابرست نقد حیات در گره غنچه بسته است عمر گل شکفته به شبنم برابرست چون سرو، تازه روی نباشد تمام عمر؟ بی حاصلی به حاصل عالم برابرست از سینه هر دمی که برآید به یاد دوست (صائب) به عمر جاوید آن دم برابرست صائب تبریزی
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۹/۱۲/۰۳ساعت 23:0  توسط مجیدطاهری
|
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۹/۱۱/۳۰ساعت 9:26  توسط مجیدطاهری
|
مرثیۀ16 دیده ها می بارد از این داغها بر پنج تن مصطفی با دخترش زهرا چقدر آزرده شد مرتضی شد رستگار از ضربتی در موج خون طشت خون گردیده مأوا با حسن یا با حسین کربلا میدانِ میدان داریِ آنان شده (مجیدطاهری) برچسبها: روضه پنج تن, مرثیه پنج تن
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۹/۰۸/۲۱ساعت 10:15  توسط مجیدطاهری
|
#قصیده نذرکردم شاعری را پیشه سازم تا قیامت "شیعتی مهما شربتم" را که خواندم در مقاتل تا قیامت سوخته هر جان و دل را با کلامش آمنه یا که اَمیمه در لقب باشد سکینه شاعری در ریشه اش باشد هنرمندست اما اینکه گویم عاشقش هستم کلامی از حسین ست خادمم عبدالحسینم زنده ام از روح قدسیش دختری دارد نظیرش نیست در اقصای عالم بهترین بابای عالم بهترین دختر که دیده اینکه روحانی ست بابا، رهبری دارد به دلها بازکرده چشم در معروف و بیگانه ست منکَر شعرهایش وزن دارد پرشده از تیر و نیزه شعرهایش قافیه از اشک دارد یا که از خون گرچه طوفانی ست حالش، خطبه هایش صبر و حلم است مرثیه از کربلا آغاز با شعری از او شد ساخته با شعرهایش پایه ها بر روز موعود #مجید_طاهری
+ نوشته شده در جمعه ۱۳۹۹/۰۸/۰۲ساعت 21:19  توسط مجیدطاهری
|
خواهی اگر که کرببلا اشک اشک اشک این قطره های اشک به معراج می روند
(مجیدطاهری) 10مهر1399
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۹/۰۷/۲۲ساعت 11:29  توسط مجیدطاهری
|
مقام معظم رهبری:روز اربعین، همهی مردم بنشینند زیارت اربعین را با حال، با توجّه بخوانند و شِکوه کنند پیش امام حسین (علیه السّلام) و بگویند یا سیّدالشّهداء، ما دلمان میخواست بیاییم، نشد، وضع این جوری است تا یک نظری بکنند، یک کمکی بکنند.(31شهریور1399، سایت رهبری) #مثنوی شکایت می کند پایم چرا اینقدر مهجور است شکایت می کند دستم که دستش آه، کوتاه است شکایت می کند گوشم که نشنیده ست فریادت شکایت می کند چشمم ز بَختش سخت دل گیر است شکایت می کند آغوش از معشوق خود خالی ست شکایت می کند جسمم که دور از موج دریاهاست خدا را شکر از اعضا که هر یک شِکوِه ای دارند به گِل مانده ست پاهایم نشد تا اربعین آیم سه ساله خوب می دانست از ناله نشد آرام
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۹/۰۷/۱۷ساعت 17:46  توسط مجیدطاهری
|
|
">
- <-BlogDescription-> - <-BlogTitle->">
,<-BlogId->, Blog, Weblog, Persian,Iran, Iranian, Farsi, Weblogs, Blogskin">
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||