نقدی کوتاه بر شعری در مدح حضرت سکینه(سلام الله علیها)

۱
تو کیستی؟ چراغ بهشت مدینه ای
آیینه دار حُسن حسینی، سکینه ای
باید به رتبه زینب ثانی بخوانمت
چون عمه ا‌ت به صبر نداری قرینه ای

در آسمان صبر فروزنده کوکبی
بین تمامی اُسرار رکن زینبی

۲
دشمن ذلیل عزّو وقار سکینه است
فریاد کربلای حسینی به سینه است
در مکتب مجاهدت و صبر و ابتلا
ایثار و استقامت و ایمان گزینه است

هر چند درد و رنج اسارت کشیده ای
تو خصم را به بند حقارت کشیده ای

۳
روی تو آفتاب تماشای باب بود
آئینه ی تمام نمای رباب بود
در منطق تو معجزه ی نطق مرتضی
پیغام تو حیا و عفاف و حجاب بود

از سنگ و تازیانه که در شِکوه نیستی
در قتلگه ز بردن چادر گریستی

۴
در مجلس یزید که قلبت کباب بود
دیدی میان طشت طلا آفتاب بود
نامحرمت به دور و غمت بی حساب بود
بر چهره آستین و دو دستت حجاب بود

فریاد و آه و اشک و غم از گریه ی تو سوخت
حتی دل یزید هم از گریه ی تو سوخت

۵
گاهی صدای گریه ی اصغر شنیده ای
گه ناله در شهادت اکبر کشیده ای
گاهی به روی خار مغیلان دویده ای
گه حنجر بریده به گودال دیده ای

در هر بلیّه حمد الاهیت بر لب است
الحق تو را مقاومت و صبر زینب است

۶
ای یادگار فاطمه ای دختر حسین
همگام زینبینی و هم سنگر حسین
در راه شام راهنمایت سر پدر
منزل به منزلی تو پیام­ آور حسین

هر خانه ای که هست رباب و سکینه اش
باشد صفای روضه ی شهر مدینه اش

۷
 تو مصحف حسین و بهشت است دامنت
بر صفحه ی جمال فروزنده احسنَت
پامال حرمتت شده از جور دشمنان
با تازیانه آیه نوشتند بر تنت

تو راز ناشنیده ز بابا شنیده ای
تو قاصد پیام گلوی بریده ای

۸
ای پاکی و عفاف و حیا شرمسار تو
دشمن حقیر منزلت و اقتدار تو
پیوسته باد باغ شهادت بهار تو
تا روز حشر گریه ی “میثم” نثار تو

قلب حسین و چشم و چراغ مدینه ای
سرتا قدم جلال و وقار و سکینه ای


 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈

♦️نقد:شعر بالا، مربع ترکیب زیبایی است در مدح و مرثیه ی حضرت سکینه (سلام الله علیها) که به بهانه ی پنجم ربیع الاول، سالروز وفات این بانوی مکرمه سروده شده است؛ البته در مصراع سومِ هر بند، قافیه رعایت نشده است.
این شعر، مجموعه ی مختصری است از اطلاعاتی که درباره ی بنت الحسین(علیه السلام) وجود دارد که به گونه ی شعرآیینی گردهم آمده است. در بند هفتم ، به نظر می رسد در  مصراع دوم، مقدار کمی و در مصراع چهارم، خیلی بیشتر باید احتیاط صورت می پذیرفت تا ناموس آل الله به هیچ وجه مورد دقت قرار نگیرد و به سخن پردازی نیاید.
خداوند متعال به شاعر بزرگوار این شعر، سلامت و طول عمر عنایت فرماید!

+ نوشته شده در  شنبه ۱۴۰۰/۰۷/۱۷ساعت 20:12  توسط مجیدطاهری  | 

 

 

#قصیده
#فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن
#حضرت سکینه (سلام الله علیها)

نذرکردم شاعری را پیشه سازم تا قیامت
عاشقم آن بانویی را که نشان داد این سعادت

"شیعتی مهما شربتم" را که خواندم در مقاتل
دیدم آن بانویِ مرثیه, بپا کرده قیامت

تا قیامت سوخته هر جان و دل را با کلامش
آب آبش پاره می سازد جگر را با اشارت

آمنه یا که اَمیمه در لقب باشد سکینه
در ادب اسطوره در عرفان باشد با کرامت

شاعری در ریشه اش باشد هنرمندست اما
پای بست از وحی دارد کوه باشد از اصالت

اینکه گویم عاشقش هستم کلامی از حسین ست
کربلایی هستم از فرمایشاتش در زیارت

خادمم عبدالحسینم زنده ام از روح قدسیش
مرده ام گر لحظه ای از من بگیرند این عنایت

دختری دارد نظیرش نیست در اقصای عالم
این دو هستند الگویی در دوستی ها در رفاقت

بهترین بابای عالم بهترین دختر که دیده
گو که لیلی ها و مجنون ها ببینند اوج الفت

اینکه روحانی ست بابا، رهبری دارد به دلها
سالکی فرزانه بوده دخترش کرده صیانت

بازکرده چشم در معروف و بیگانه ست منکَر
دختری، در جنگ کرده، رشد کرده در شهادت

شعرهایش وزن دارد پرشده از تیر و نیزه
خاطراتش، هم شجاعت، هم شهامت، هم اسارت

شعرهایش قافیه از اشک دارد یا که از خون
هرچه را دیده، نوشته روی قلبی از رضایت

گرچه طوفانی ست حالش، خطبه هایش صبر و حلم است
شعرهایش را تخلص کرده با عمری نجابت

مرثیه از کربلا آغاز با شعری از او شد
حُسن انجامش کشانده ظالمان را بر حقارت

ساخته با شعرهایش پایه ها بر روز موعود
منتقِم را او بخواند خط کشیده بر رذالت

#مجید_طاهری
دوم آبان۱۳۹۹

+ نوشته شده در  جمعه ۱۳۹۹/۰۸/۰۲ساعت 21:19  توسط مجیدطاهری  |