صبح طلوع زهرۀ زهرا رسیده است
پایان ظلمت شب یلدا رسیده است
ای روزگار، دورۀ هجران تمام شد
یعنی برات وصل به امضا رسیده است
بگشای چشم شوق به سوی فرشتگان
ای باغ گل زمان تماشا رسیده است
عطر گل محمدی از مكه می وزد
فصل گل و تبسم گل ها رسیده است
تا آن كه غرق نور شود آسمان وحی
ماهی به نام ام ابیها رسیده است
آمد ندا: «فَصَلِّ لِرَبِّك» حبیب ما
محبوب ما حبیبۀ دل ها رسیده است
بر دفتر تبسم كوثر نوشته اند
آیینۀ تجسم طاها رسیده است
قفل حدیث قدسیِ لولاك باز شد
امشب كلید حل معما رسیده است
امشب سروش غیب به گوش خدیجه گفت:
مام دو مریم و دو مسیحا رسیده است
مرضیه ای كه سورۀ انسان مدیح اوست
انسیه ای به جلوۀ حورا رسیده است
هر كس رسیده است به هر رتبه و مقام
از پرتو ولایت زهرا رسیده است
یعنی كه آدم صفی الله از این طریق
كم كم به علمِ «عَلَّمَ الاسما» رسیده است  
از چشمۀ كرامت زهرای اطهر است
فیضی اگر به مریم و حوا رسیده است
تا بنگرد كلیم تجلای طور را
اشراق او به سینۀ سینا رسیده است
از پرتو عفاف همین بضعة النبی ست
نوری كه از ثَری به ثُریا رسیده است
تا زیر چتر عصمت او یک دعا کند
جبریل با هزار تمنا رسیده است
در سایۀ بهشت نبوت خدای را
روح بهار وحی به زهرا رسیده است
زهرا كه هر شب از دل محراب تا سحر
نورش به عرش «ربّی الاعلی» رسیده است
زهرا كه سر به سجدۀ شكر خدا گذاشت
آوازه اش به مسجد الاقصی رسیده است
زهرا كه چون به خطبه صدایش بلند شد
پژواك او به عالم بالا رسیده است
زهرا كه «اِنَّ اَكرَمَكُم» ترجمان اوست
در بندگی به قلۀ تقوا رسیده است
زهرا كه در مقام رضا مجتبای او
تا بی كرانِ صبر و مدارا رسیده است
زهرا که در مقام شهادت حسین او
از كربلا به «لیلة الاسرا» رسیده است
زهرا كه در جبین درخشان زینبش
ایمان به رتبه های تجلا رسیده است
زهرا كه روز واقعه هجده بهار داشت
داغش به قلب لالۀ صحرا رسیده است
ما مثل قطره دست به دامان كوثریم
دریاست قطره ای كه به دریا رسیده است
امروز اگر به فاطمه دل بسته ای بدان
انگیزۀ شفاعت فردا رسیده است
تنها نه مهر فاطمه آرام جان ماست
عشق علی به دادِ دلِ ما رسیده است
ای دل نظر به پنجره های بقیع كن
پایان كار عشق به این جا رسیده است
در این خجسته عید، «شفق» لاله رنگ شد
نام مدینه برد و دلش باز تنگ شد


شاعر : محمد جواد غفورزاده

+ نوشته شده در  پنجشنبه ۱۳۹۹/۱۱/۱۶ساعت 22:34  توسط مجیدطاهری  | 
چون جبرئیل، حکم خدای مبین گرفت

در زیر پر بساط زمان و زمین گرفت

احمد ازو، ‌پیام جهان آفرین گرفت

یعنی: برای فاطمه، یک اربعین گرفت

شکر خدا، که گلبن احمد به گُل نشست

ز انفاس دوست، باغ محمد به گُل نشست

روزی که مکه، عطر پر جبرئیل داشت

در سر، اَمین وحی، هوای خلیل داشت

بهر خدیجه، مژده‌ رب جلیل داشت

صبر جمیل، وه که چه اجری جزیل داشت

بر خاتم رسل، سخن از سلسبیل گفت

بس تهنیت ز جانب حق، جبرئیل گفت

گفتا که حق، دعای تو را مستجاب کرد

شام تو را ، جنیبه‌کش آفتاب کرد

نامی برای دختر تو انتخاب کرد

و آن را ز لطف، زیور و زیب کتاب کرد

ز آن در نُبی خدای تو نامید کوثرش

تا بی وضو کسی نبَرد نام اطهرش

ای گلبُنی که یاس تو، عطر بهشت داشت

سر بر خطَت مُدام، خط سرنوشت داشت

مریم، کمی ز مِهر تو را در سرشت داشت

کآن قدر اعتبار به دیر و کنشت داشت

تو عصمت خدا و بهشت محمدی

تو مفتخر به ام‌ابیهای احمدی

ای اسوه‌ محبت و، ای مظهر عفاف!

ای روز و شب فرشته به کوی تو در طواف

ای بوده با صفات خدایی در اتّصاف

نامی اگر به‌جاست ز سیمرغ و کوه قاف،

درک مقام توست که امکان‌پذیر نیست

ورنه تو را به عالم امکان، نظیر نیست

شادابی حیات، ز انفاس فاطمه‌ست

دور فلَک، ز گردش دستاس فاطمه‌ست

فضه، خجل ز دست پر آماس فاطمه‌ست

از گل لطیف‌تر دل حساس فاطمه‌ست

قلب رسول، شیفته‌ زندگانی اش

جان علی، فریفته‌ مهربانی اش

گفتی از او مدینه مُنوّر شود که شد

از عطر ناب یاس، معطر شود که شد

جاری به دهر، چشمه کوثر شود که شد

می‌خواست حق که خصم تو اَبتر شود که شد

دنیا پر از ذَراری زهرای اطهر است

والله، جای گفتن الله اکبر است!

ما شاعران به قافیه پرداختیم و بس!

عمری به وَجهِ تسمیه پرداختیم و بس

از متن، هی به حاشیه پرداختیم و بس

از تو فقط به مرثیه پرداختیم و بس

باید اگر معارف ناب تو زنده کرد

کی می‌توان به فاطمه گفتن بسنده کرد

ما بهره‌ای ز فیض تو اغلب نداشتیم

انگار جز فدک ز تو مطلب نداشتیم

آگاهی از معارف مذهب نداشتیم

کاری به کار عزّت مکتب نداشتیم

ترسم از آن که کار، برادر! بَتَر شود

وز این که هست، فاطمه مظلوم‌تر شود

اینک که هست امت اسلام در خطر

بحرین در محاصره و شام در خطر

بیت‌الحرام باز از اصنام در خطر

حج و منا و مشعر و احرام در خطر

چشم امید شیعه به بیداری شماست

زهرا در انتظار وفاداری شماست

روزی که یاس فاطمه تکثیر می‌شود

اسلام در زمانه فراگیر می‌شود

عالم پر از شمامه تکبیر می‌شود

دنیایی از مکاشفه تصویر می‌شود

آید ندا که کعبه مقصود می‌رسد

از گرد راه، مهدی موعود می‌رسد
محمدعلی مجاهدی

+ نوشته شده در  جمعه ۱۳۹۵/۱۲/۲۰ساعت 6:43  توسط مجیدطاهری  | 
...صبح شور آفرین میلادت

لحظه ها چون فرشتگان شادند

چار تن بانوی بهشتی هم

گل فشاندند و دل ز كف دادند

داد فرمان، خدا به پیغمبر

كه: «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انحَر»

مثل «حوا» شمیم جنت را

«مریم» آن جا به یك اشاره گرفت

بوسه بر خاك پایت «آسیه» زد

دامنت را به شوق، «ساره» گرفت

جز تو ای معنی «كلام الله»

كیست شایستۀ «سلام الله»؟

ای وجودی كه در كمال شهود،

هستی ات نورِ عالمِ غیب است

نام پاك تو بی وضو بردن

نزد اصحابِ معرفت، عیب است

با علی نُه بهار پیوستی

دَرِ خواهش به روی خود بستی

به خدا، خانۀ گِلین تو را

اشتیاق حبیب، پُر كرده ست

عطر ناب «لِیُذهِبَ عَنكُم»

بوی«امَّن یُجیب» پُر كرده ست

حلقه زد گرد چهره ات چون ماه

هالۀ «اِنَّما یُریدُ الله»

لطف سرشارت، ای عصارۀ وحی

خستگان را به مهر، تسكین داد

تا سه شب، قوت خویش را هر شب

به یتیم و اسیر و مسكین داد

در شگفت از تو قدسیان ماندند

سورۀ نور و هل اتی خواندند

چه كسی می‌بَرد گمان كه خدا

به كنیز تو رتبه هاكم داد؟

فضه شد میهمان مائده ای

كه خدا پیش از این به مریم داد

می‌توان با محبت تو رسید

به رهایی به روشنی به امید

نیمه شب ها كه در دل محراب

ذكر آیات نور داشته ای

ای نمازت نهایت معراج!

عرش را پشت سر گذاشته ای

باغ سجاده غرق عطر تو بود

همه آفاق، زیر چتر تو بود

صلح سبز«حسن» كه جاری شد

چشمه در چشمه از پیامت بود

نهضت سرخ روز عاشورا

شعله در شعله از قیامت بود

خطبه را زینب از تو چون آموخت

سخنش ریشه ستم را سوخت

ای دلت در كمال بی رنگی

از همه كائنات، رنگین تر!

بود بار امانت از اول

روی دوشت ز كوه، سنگین تر

تو منزّه ترینِ زن هایی

بر بلندای نور، تنهایی

با همان دست عافیت پرور

كه پرستاری پدر كردی،

از امام زمان خود، یاری

در هیاهوی پشت در كردی

سرمه دیده، خاك پایت باد

همه هستی ام فدایت باد...
+ نوشته شده در  جمعه ۱۳۹۵/۱۲/۲۰ساعت 6:41  توسط مجیدطاهری  | 
چو نورش در بسيط ارض از عرش برين آمد
خدا را هر چه رحمت بود نازل بر زمين آمد
ز نورش رحمت از ربّ المشارق تافت بر عالم
چو زهرا را ظهور از رحمة للعالمين آمد
به رشک آسمان طالع شد از روي زمين ماهي
که از شرم رخش خورشيد، خاکستر نشين آمد
هويدا گشت بر چرخ نبوت کوکبي تابان
که مهرش مشتري چون زهره بر ماه جبين آمد
ز عرش کبريا بر فرش چون نورش هويدا شد
ملايک در طوافش از يسار و از يمين آمد
چو از جان آفرين در صورت آمد نقش این دختر
هزاران آفرين بر نقش، از جان آفرين آمد
زنی مانند این مادر پسر ناورد یا دختر
در این اُمّ العوالم تا بنات آمد بنین آمد
جمالي در تجلي آمد از پيراهن امکان
که صد خورشيد و ماهش جلوه‏گر از آستين آمد
صدفها بحر امکان پرورید از لؤلؤ مکنون
که تا یک دُرج او را دَرج در دُرّ ثمین آمد
مگر اُمّ الکتاب است این بتول از وحی سبحانی
که نسلش محکمات آیات قرآن مبین آمد
چو خورشید است پيدا از دو روشن گوشوار او
که اين کرسي‏نشين را منزلت عرش برين آمد
در او نور علي ممزوج با نور محمد شد
مه و خورشيد از اين مشرق صباح واپسين آمد
علي عين محمّد بود در عين فؤاد اما
تعيّن  بود کاينجا پرده بر عين دو بين آمد
زنسلش ظاهر آمد نور مطلق قائم بالحق
از این مولوده مولودی چو نور العالمین آمد
از آن تاري که چرخش رشت با دست عبوديت
ميان حق و جبريل امين حبل المتين آمد
علي مرآت يزدان بود و ذاتش بي قرين، آري
خداي بي قرين مرآت ذاتش بي قرين آمد
بتول آيينه شد، آيينه‏ي اوصاف يزدان را
چنان آيينه را آيينه در عالم، چنين آمد
چو از رنگ تعيّن صاف شد اوصاف اين دختر
ز بي رنگي رخش آيينه‏ي سلطان دين آمد
نجويند اهل بينش استعانت جز به نور او
که در هر ورطه نورش مستعان ِ مستعين آمد
ملايک را از آن شد سجده واجب بر گل آدم
که اين نور خدا را جلوه اندر ماء و طين آمد
يقين در حق ندارد هر که شک در حق او دارد
بلي حق اليقين از دولت عين اليقين آمد
ولايش آب حيوان است جاري در عروق دل
حيات جان انساني از اين ماء معين  آمد
خدا بر حرمتش چون اسم اوّل خواند از خامس
به شوق پایبوسش زآسمان روح الأمین آمد
ز حُسن طلعتش افتاد عکسي آفرينش را
ز عکس روي او پيدا بهشت و حور عين آمد
نمود از سايه‏ي قدّش تجلي نخله‏ي طوبي
بيانات لبش نهرين شير و انگبين آمد
چنان از ماه رويش روشن آمد ظلمت غبرا
که گوئي بر زمين مهر از سپهر چارمين آمد
کنيزش را نباشد اعتنا بر تخت بلقيسي
غلامش را سليمان بنده‏ي تاج و نگين آمد
به حق فرمود:الحق قرة العینش رسول حق
که حق بین نور او در چشم خیرالمرسلین آمد
در اوصاف کمال او همين کافيست بر دانا
که اين دوشيزه را شوهر اميرالمؤمنين آمد
«فؤاد» از جان و دل چون دوست دارد آل‏احمد را
به سمع جان اهل دل کلامش دلنشين آمد
—------------------------------------------------------
فؤاد کرمانی

دیوان شمع جمع ،ص153

+ نوشته شده در  دوشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۷ساعت 11:31  توسط مجیدطاهری  | 
🌹سرود ولادت حضرت زهرا (س)🌹

دوباره گوهر امشب مياد از دل دريا
گل ياس دونه دونه ميريزه از تو ابرها
بازم تو کل دنیا پيچيده عطر زهرا

بياييد ببوسيم فراوون باهم دستاي مادر
بزاريم سرها رو دوباره به زير پاي مادر

مادر اومد    مادر مهربوني ها زهرا
مادر اومد     مادر همزبوني ها زهرا
مادر اومد      مادر آسموني ها زهرا
یازهرایازهرایازهرایازهرایازهرا
----------
خدا داد به پيمبر همه هستي شو يكجا
واسه اينكه بشه كور دوتا چشم حسودا
رسيد زهرا كه تنها  بشه همسر مولا

مي خونه چه زيبا پيمبر اذوون تو گوش زهرا
بي بي مون مي خنده تا احمد ميگه علي ولي الله

كوثر اومد     تابشه يار ساقي كوثر
كوثر اومد     تا كه صاحب پيدا كنه محشر
كوثر اومد      تا شيعه ها بهش بگن مادر
یازهرایازهرایازهرایازهرایازهرا
--------
كسي كه توي قلبش نشسته مهر زهرا
اجازه داره تا كه به اذن خود مولا
به زهرا بگه مادر به حيدر بگه بابا

تا زنده ام فقط پا به پاي همه شيعه ها مي رم
تا زنده ام تو دنيا زيارت  نجف كربلا مي رم

ان شا ء الله     پيدا شه قبر مخفي زهرا
تا با مهدي       بنا كنيم يه گنبد زيبا
روز مادر          همه بريم طواف كنيم اونجا
یازهرایازهرایازهرایازهرایازهرا
شعر و سبك : حاج مجتبي صمدي شهاب(با تغییر)

دریافت سبک

باصدای کربلائی سعیدعسکری

+ نوشته شده در  دوشنبه ۱۳۹۵/۰۱/۰۹ساعت 19:15  توسط مجیدطاهری  | 

تو را هر كس ندارد دل ندارد

ميان سينه جز باطل ندارد

دلم را هدیه دادم بر تو مادر

نوشتم روي آن قابل ندارد

****************

در باغ نبوت از نهال توحید

هنگام سحر گلی شکوفا گردید

چون غنچه ی گل ، خدیجه خندید چو دید

زهرا چو گُل محمدی می خندید

سروده مردانی

 ***********************

جبریل به عرش نقش کوثر زده است

طوبی گل تسبیح به پیکر زده است

از خانه ی کوچک محمد امشب

خورشید زمین و آسمان سر زده است

سروده استاد موید

 ***********************

نور دگری به بیت احمد آمد

محبوب رسول حیّ سرمد آمد

تا عطر وجودش همه عالم گیرد

زهرا ، گل گلزار محمد آمد

سروده حامد

 ***********************

بر عالمیان رحمت بیحد آمد

زیبا گهر رسول امجد آمد

تبریک به شیعیان اهل عالم

چون فاطمه دختر محمد آمد

سروده کربلایی

 ************************

عالم زفروغ احمدی لبریز است

از جلوه حیِ سرمدی لبریز است

میلاد بتول است و فضای مکه

از عطر گل محمدی لبریز است

سروده  موید

 ************************

بر کوکب آسمان عصمت صلوات

بر فاطمه گوهر نبوت صلوات

بر مادر یازده امام برحق

از صبح ازل تا به قیامت صلوات

سروده محمد نژاد

 ********************

این مژده ی جانبخش ز سرمد آمد

میلاد  یگانه بنت احمد آمد

ای شیعه تو را دهم بشارت امشب

یکدانه گل باغ محمد آمد

سروده شیدا

 *****************

  امشب همه جا جشن مبارکباد است

دلها همه از مقدم زهرا شاد است

از بهر محمد و خدیجه صلوات

روشن همه جا ز نور این اُولاد  است

وبلاگ استاد سروعلی

 *****************

این جشن وسرور سرمدی مارابس

از فاطمه یک خوش آمدی مارابس

لبخند به لب مهدی زهرا باشد

عطری زگل محمدی مارا بس

وبلاگ استاد سروعلی

 *********************

خدا کند اثری حق به آه ما بخشد

بصیرتی به دل عُذر خواه ما بخشد

به احترام محمد چه میشودکه خدا

شب ولادت زهرا گناه ما بخشد

وبلاگ استاد سروعلی

*****************

شان است و نشانه است بانوي كرم

الحق كه يگانه است بانوي كرم

گويند شفاعتش به هركس برسد

دنبال بهانه است بانوي كرم

 

سروده كاظم بهمني

***************

محشر دم از اعتبار او خواهد زد

او دست به كار جستجو خواهد زد

در کار شفاعت از غلامان حسين

زهرا به خدا ي كعبه رو خواهد زد

 

سروده كاظم بهمني

**************

بر مقدم دختر پيمبر صلوات

بر چشمه ي پاك حوض كوثر صلوات

بر محضر حضرت محمد تبريك

بر مادر شيعيان حيدر صلوات

سروده مهدي پناهي

**************

خورشيد زميني خدا يا زهرا

اي زينت نام مصطفي يا زهرا

مدح تو همين بس كه شدي تا محشر

همتاي علي مرتضي يا زهرا

سروده كمال مومني

*************

مليكه ي محشري و سلطنتت ديدني است

خاك قدمهاي تو يا فاطمه بوسيدني است

كور شود هر آن كسي كه در دلش به ذره اي

به شيعيان حيدرت عداوت و دشمني است

سروده كمال مومني

**************

عمريست كه ما مراممان حيدري است

لبريز از آن پياله ي كوثري است

با عشق حسين محب زهرا گشتيم

از بسكه حسين ابن علي مادري است

**************

شان است و نشانه است بانوي كرم

الحق كه يگانه است بانوي كرم

گويند شفاعتش به هركس برسد

دنبال بهانه است بانوي كرم

سروده كاظم بهمني

*************

محشر دم از اعتبار او خواهد زد

او دست به كار جستجو خواهد زد

در کار شفاعت از غلامان حسین

زهرا به خدا ي كعبه رو خواهد زد

سروده كاظم بهمني

************

بر مقدم دختر پيمبر صلوات

بر چشمه ي پاك حوض كوثر صلوات

بر محضر حضرت محمد تبريك

بر مادر شيعيان حيدر صلوات

سروده مهدي پناهي

*************

خورشيد زميني خدا يا زهرا

اي زينت نام مصطفي يا زهرا

مدح تو همين بس كه شدي تا محشر

همتاي علي مرتضي يا زهرا

سروده كمال مومني

*************

مليكه ي محشري و سلطنتت ديدني است

خاك قدمهاي تو يا فاطمه بوسيدني است

كور شود هر آن كسي كه در دلش به ذره اي

به شيعيان حيدرت عداوت و دشمني است

سروده كمال مومني

***************

عمريست كه ما مراممان حيدري است

لبريز از آن پياله ي كوثري است

با عشق حسين محب زهرا گشتیم

از بسكه حسين ابن علي مادري است

سروده كمال مومني

*******************

ای روی تو جلوه گاه سرمد زهرا

وی سینه تو بهشت احمد زهرا

عید تو بوَد، ببخش عیدی ما را

زان دست که بوسیده محمد زهرا

 سیدرضا مؤید

   

یا فاطمه ای منشاء خـــیر و بــرکات 

مــهر تـو بود قـبولی صــوم و صـلات

فـرموده نبـی خـدا گــــــناهش بـخشد 

هـر کس کـه بـرای تـو فـرستد صلوات

سیدرضاموید

 

دریاست نبی و گوهرش فاطمه است

مولاست علی و همسرش فاطمه است

با آنکه حسین است پناه دو جهان

او خود به پناه مادرش فاطمه است

 سیدرضا مؤید

 

یا فاطمه جان! دست من و دامانت

ای چشم امید همه بر احسانت

بادا به فدایت پدر و مادر من

ای گفته پیمبر، پدرت قربانت

 سید رضا مؤید

 

ای آنکه  خدایت ز هواداران است

نازل به جهانْ فیض تو چون باران است

یا فاطمه مِهر تو بوَد روح نماز

مهر تو شفاعت گنهکاران است

 سیدرضا مؤید

 

ای خاک ره تو تاج سرها زهرا

ای قبر تو مخفی ز نظرها زهرا

تا باب شفاعت تو باز است چه غم؟

گر بسته شود تمام درها زهرا

 محمدجواد غفور زاده . شفق

 

بزمی به حریم کبریا برپا شد

کوثر زخدا به مصطفی اعطا شد

یک قطره زآب کوثر افتاده به خاک

صد شاخه گُل محمدی پیدا شد

 محمدعلی مردانی

  

شب میلاد زهرای بتول است

ز یُمن او دعا امشب قبول است

شب فیض و شب قرآن، شب نور

شب اعطای کوثر بر رسول است

  حسان

  

چون فاطمه مظهر خدای یکتاست

انوار خدا ز روی زهرا پیداست

همتای علی، در دو جهان بی همتاست

زهراست محمد و محمد زهراست

   حسان

   

سینه اش بویید پیغمبر که مینوی من است

فاطمه هم فکر و هم سیما و هم خوی من است

یاد از بشکستن پهلوی او چون کرد گفت

بضعه من، روح ما بین دو پهلوی من است

   حسان  

 

با نام تو دل چه با صفا می گردد

با مهر تو دل زغم رها می گردد

باشی تو کلید راز هستی زهرا

با نام تو قفل بسته وا می گردد

 محمد خراطی

 

یا فاطمه از تو دلْ بریدن سخت است

پا از سر کوی تو کشیدن سخت است

بر زائر تو که از ره دور آید

برگشتن و قبر تو ندیدن سخت است

 سیدمحمد خسرونژاد

 

دلی که نیست در او مهرفاطمه سنگ است

چرا ؟ که نور وی ونور حق هماهنگ است

اگر قدم نگذارد به عرصه ی محشر

کمیت جمله شفاعت کنندگان لنگ است

   ژولیده 

 

عمريست رهين منت زهرائيم

مشهور شده به عزت زهرائيم

مُرديم اگر به قبر ما بنويسيد

ماپير غلام حضرت زهرائيم

   جواد حيدري

 

یکتا گُهر بحر رسالت زهراست

محبوبه حق، ظرف ولایت زهراست

همتای علی، نور دو چشم احمد

سرچشمه دریای امامت زهراست

 سید رضا طباطبایی

 

همت و توفیق خواهم از خدای فاطمه

تا بگویم روز و شب مدح و ثنای فاطمه

گر نمی شد خلقت نور علی در روزگار

همسری پیدا نمی شد از برای فاطمه

 جوهری

 

یا فاطمه! روز حشر ستّاری کن

دل سوختگان را ز کرم، یاری کن

ما با همه گفتیم که با فاطمه ایم

تـو نیـز بیـــــا و آبـــــروداری کن

سید محمد رستگار

  

ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم

مامور  برای خدمت  زهرائیم

روزی که تمام خلق حیران هستند

ما منتظر شفاعت زهرائیم 

جوادحیدری

  

بر مقدم دختر پيمبر صلوات

بر چشمه ي پاك حوض كوثر صلوات

بر محضر حضرت محمد تبريك

بر مادر شيعيان حيدر صلوات

 مهدي پناهي

  

در باغ نبوت از نهال توحید

هنگام سحر گلی شکوفا گردید

چون غنچه ی گل ، خدیجه خندید چو دید

زهرا چو گُل محمدی می خندید

 مردانی

  

جبریل به عرش نقش کوثر زده است

طوبی گل تسبیح به پیکر زده است

از خانه ی کوچک محمد امشب

خورشید زمین و آسمان سر زده است

 سیدرضا موید

 

نور دگری به بیت احمد آمد

محبوب رسول حیّ سرمد آمد

تا عطر وجودش همه عالم گیرد

زهرا ، گل گلزار محمد آمد

  حامد

 

بر عالمیان رحمت بیحد آمد

زیبا گهر رسول امجد آمد

تبریک به شیعیان اهل عالم

چون فاطمه دختر محمد آمد

 نادعلی کربلایی

 

عالم زفروغ احمدی لبریز است

از جلوه حیِ سرمدی لبریز است

میلاد بتول است و فضای مکه

از عطر گل محمدی لبریز است

  سیدرضا موید

 

بر کوکب آسمان عصمت صلوات

بر فاطمه گوهر نبوت صلوات

بر مادر یازده امام برحق

از صبح ازل تا به قیامت صلوات

  محمد نژاد

 

این مژده ی جانبخش ز سرمد آمد

میلاد  یگانه بنت احمد آمد

ای شیعه تو را دهم بشارت امشب

یکدانه گل باغ محمد آمد

شیدا

+ نوشته شده در  دوشنبه ۱۳۹۵/۰۱/۰۹ساعت 11:6  توسط مجیدطاهری  | 

رباعی

در باغ نبوت از نهال توحید

هنگام سحر گلی شکوفا گردید

چون غنچه ی گل ، خدیجه خندید چو دید

زهرا چو گُل محمدی می خندید

 شعرمیلاد

خدا را تجلاّی دیگر مبارک
نشاط و سرور پیمبر مبارک
تبّسم به لب های حیدر مبارک
به افلاک توحید، محور مبارک
به سادات میلاد مادر مبارک
به قرآن بگویید کوثر مبارک
گل باغ عصمت فداها خوش آمد
جمال خدا روح طاها خوش آمد
پیمبر بُود محو خورشید رویش
خدیجه شده مات حسن نکویش
درود خدا باد بر خُلق و خویش
نیاز آورد صد چو رضوان بسویش
ملک راست ذکر و دعا گفتگویش
محمّد ، محمّد، ببوسش ببویش
که آیات نور است نقش جمالش
کمال است مبهوت فضل و کمالش
گل است و رباید دل از باغبانش
مه است و شرف داده بر آسمانش
سلام خدا باد بر جسم و جانش
محمّد بود زائر آستانش
خداوند را وحی ثانی بیانش
زمین غرق نور آمد از دودمانش
وجودش سراپا بهشت محمّد 
بهشت محمّد سرشت محمّد
امامت گل سرخی از دامن او
ولایت بهاریست از گلشن او
نبوّت در آیینه ی روشن او
شفاعت شمیمی ز پیراهن او
علی دوستی همچو جان در تن او
بهشت سماواتیان مدفن او
گرفته حیات از دمش تا قیامت
نبوّت، رسالت، ولایت، امامت
فلک گشته بر گرد بیت گلینش
ملک سجده برده به خاک زمینش
گرفته ز دم روح روح الامینش
خداوند را دست در آستینش
نبی عاشق طلعت نازنینش
علی زنده از خندۀ دلنشینش
خدا مدح فرموده در هل اتایش
پدر بارها گفته جانم فدایش
خدا برد معراج، پیغمبرش را
به او داد نیکوترین گوهرش را
نه نیکوترین گوهرش کوثرش را
نه کوثر که صدّیقه ی اطهرش را
نه صدّیقه ی اطهرش مظهرش را
نه مظهر که آیینه ی منظرش را
سلام خدا بر جمال و جلالش
که مولا علی گشته محو کمالش

--------

سرودمیلاد

پر میزنه دلا برا زیارت

به هوای شمیم یاس تربت

همه دلامونو نذر تو کردیم

برای هدیه ی شب ولادت 2

 

اگه سرفرازیم / به زهرا ما می نازیم

کاش مدینه براش / یه حرمی بسازیم 2

 

یا زهرا یا زهرا 2

 

 

بهشت رسول خاتمی زهرا

حقیقت اسم اعظمی زهرا

قسم به مقام عصمتت بانو

مادر تموم عالمی زهرا 2

 

نگام تو نگاشه / بهشت زیر پاشه

دنیا رو نمی خوام / اگه زهرا نباشه 2

 

یا زهرا یا زهرا 2

 

پهلوونی که همتایی نداره

وقت نبرد تنها تکسواره

تاب نمیاره کسی تو میدون

میون دستاش تا ذوالفقاره 2

 

سید و سروره / ساقی کوثره

فاتح خیبرو / حضرت حیدره 2

 

یا وجیه عندالله

یا حیدر یا ولی الله

 

 

این روزا قلبم آروم نداره

بیقرار شش گوشه ی یاره

می گیرم از دست فاطمه امشب

برات کربلامو من دوباره 2

 

ذکر لبامون / یا ابا عبدالله

و قبره و فی قلوب من والاه 2

 

یا حسین یا حسین 2

دریافت سبک

باصدای کربلایی سعیدعسکری

شور

ماه آسمون بیداره

محو لحظه ی دیداره

رو سر دنیا ستاره امشب می باره

اومده هستی سرور دنیا

اومده مونس حضرت مولا

اومده مادر یاسین و طاها

مژده که اومد حضرت زهرا ( س )

مادرم فاطمه حضرت زهرا ( س )

-----

محول الاحوال من

تمومی آمال من

تویی تموم برکت ماه و سال من

جا داره رو سر ما پرچم تو

تو دستامونه فقط علم تو

ایشالا با مدد کرم تو

جشن می گیریم روزی تو حرم تو

مادرم فاطمه حضرت زهرا ( س )

----

به پای عشقت می میرم

روشنه با تو تقدیرم

من از تو مادر عیدی مو امشب می گیرم

می رسونم به تو بغض صدارو

حرف دل همه ی عاشقارو

می خوام اجابت کنی این دعارو

منم ببینم یه روز کربلارو

مادرم فاطمه حضرت زهرا ( س )

دریافت سبک

 

محمد مبشری

+ نوشته شده در  دوشنبه ۱۳۹۵/۰۱/۰۹ساعت 10:45  توسط مجیدطاهری  |