|
آیت الله العظمی سید محمد هادی میلانی:
دو برادر تبریزی که سید بودند و یکی از آنها روحانی و دیگری بازاری بود، هر دو مستطیع شده و امکان تشرف به مکه و زیارت خانه خدا برایشان فراهم گردید. برادر کاسب و بازاری به برادر روحانی خود پیشنهاد داد و گفت: به خواست خداوند، باید امسال به زیارت خانه خدا برویم و حج بگذاریم. . 🔸برادر روحانی در پاسخ گفت: من امسال آمادگی و فرصت ندارم، از سوی دیگر محرم نزدیک است و به مجالس متعددی دعوت شده ام، شما امسال خود به تنهایی برو، من ان شاء الله سال دیگر مشرف خواهم شد. . 🔸برادر بازاری هرچه اصرار کرد، سودی نبخشید. به ناچار خود به تنهایی عازم زیارت شد و اعمال و مناسکش را انجام داد و بازگشت. اما برادر روحانی پس از چند ماه به دلیل حادثه ای از دنیا رفت و فریضه حج به گردن او ماند. برادر بازاری از این پیشامد و از سستی و اهمال برادر خود خیلی ناراحت و نگران بود و همواره در این اندیشه بود که آیا او به واسطه برخی از کارهای نیکش مورد بخشایش قرار گرفته یا اینکه اکنون در برزخ گرفتار است؟ تا اینکه شبی برادر متوفای خود را در خواب دید که در باغی زیبا وضعیتی دلخواه و فضایی دلگشا زندگی می کند و پیش از آنکه از او چیزی بپرسد، برادر روحانی می گوید: نگران من نباش، من از نجات یافتگانم! . 🔸برادر بازاری می پرسد: چگونه نجات یافتی و مورد لطف واقع شدی؟ و او پاسخ می دهد: پس از مرگ مرا به پای حساب برده و به جرم ترک فریضه حج در مکانی متعفن و تاریک زندانی کردند. در آن فضای وحشتناک، زیر فشار عذاب های دردآوری بودم تا اینکه دست توسل به دامان مادرم حضرت زهرا (سلام الله علیها) زدم و ناامیدانه عرضه داشتم: مادر جان! . 🔸درست است که من فریضه حج را به غیر عمد ترک کرده ام، اما عمری از حسین عزیزت سخن گفته ام. شما از خدا بخواه که مرا ببخشاید و از این گرفتاری نجات دهد! این توسل کارساز افتاد و پس از آن بود که در زندان گشوده شد و گفتند: آماده شو! مادرت، حضرت زهرا تو را خواسته است! . 🔸مرا نزد مادرم بردند و آن حضرت، از امیر مومنان (علیه السلام) درخواست کرد که مرا ببخشاید و نجاتم را از خدا بخواهد. امیرالمومنین در پاسخ فرمودند: دختر گرامی پیامبر! این شیخ بارها روی منبر به مردم گفت: در روایت آمده: اگر کسی فریضه حج را در صورت امکان و توان ترک کند، هنگام مرگ به او گفته شود: یهودی یا نصرانی بمیر! و اینک خودش این فریضه را ترک کرده است، من چه کنم؟ مادرم فرمود: او به من توسل جست، راهی برای نجات او بیابید. . 🔸در این هنگام امیرالمومنین فرمود: تنها یک راه به نظر می رسد و آن اینکه از فرزندت مهدی (عج) بخواه که امسال به نیابت او حج کند. مادرم از فرزند عزیزش حضرت مهدی خواست و آن بزرگوار پذیرفت و من نجات یافتم و اکنون در این باغ زیبا که می بینی هستم. کتاب معجزات و کرامات امام حسین(علیه السلام)، 1394،به کوشش عباس عزیزی، قم ، انتشارات صلاة،چاپ یازدهم، ص306
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۲/۱۳ساعت 9:20  توسط مجیدطاهری
|
|
">
- <-BlogDescription-> - <-BlogTitle->">
,<-BlogId->, Blog, Weblog, Persian,Iran, Iranian, Farsi, Weblogs, Blogskin">
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||