*یا حضرت خدیجه،ای یاور ِ پیمبر
ای در مسیر ایمان،همسنگر پیمبر
در ماتم ِ تو همسر،گریان شده پیمبر...
واویلتا واویلا-واویلتاواویلا
*در بین مسلمین هم،ماندی غریب و گمنام
هستی ِ خود نمودی،وقف بقای اسلام
ای کوکب هدایت،جان جهان فدایت...
واویلتا واویلا-واویلتاواویلا
*آندم که در سماوات،شور غم تو افتاد
خدا از آسمانها،بر تو کفن فرستاد
دل جز مِحَن ندارد،حسین کفن ندارد
واویلتا واویلا-واویلتاواویلا
*یا حضرت خدیجه،بنگر به نور عینت
بی سر به خاک گودال،مانده تن ِ حسینت
سری به تن ندارد،حسین کفن ندارد
واویلتا واویلا-واویلتاواویلا
------------------
*ای شده وقف ِ ره ِ دین،یاور ِ حضرت طاها
جان ما فدای نامت،مادر امّ ابیها
مولاتی جلوه ی حقّ الیقین،مشتاقت آسمانها و زمین
که شما هستی اُمّ المؤمنین
یا حضرت ِ خدیجه...
غصه دار ِ ماتم ِ تو،قلب ِ بی صبر و قرار است
ثروت ِ تو بهر ِ اسلام،همطراز ذوالفقار است
در طینت نور داور بوده ای،تا آخر یار رهبر بوده ای
به هر جا با پیمبر بوده ای
یا حضرت ِ خدیجه...
کن دعا تا به قیامت،بر ولایت دل ببازیم
بر فراز ِ قبر پاکت،گنبد و حرم بسازیم
به زودی ای غمت در تار و پود،آری از مَشیَت ِ ربّ ودود
میگردد ریشه کن آل ِ سُعود
یا حضرت ِ خدیجه...
--------------------------------
زمزمه روضه،زمینه – وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها
آه،مهربان مادرم،می روی از برم
لحظه ای بنِگر،به چشمان ِ ترم
درد ِ جان ِ زهرا بی طبیب است،بابا بعد از تو خیلی غریب است
من را از کودکی دیده گریان شده،شعب ابیطالب بیت الاحزان شده
خداحافظ ای مادر...
واویلا واویلا واویلا واویلا...واویلا واغربتا...
آه،بعد از تو بر رویم،نمی آید لبخند
تو را کفن آمد،از سوی خداوند
بیا بگرییم با شور و آوا،بر بی کفن ِ روز عاشورا
آسمان از غمش مرثیه می خواند
تن ِ مجروح ِ او بی کفن می ماند
واویلا عَلی َ الحسین...
واویلا واویلا واویلا واویلا...واویلا واغربتا...
-----------------------
مؤمنون آیههای قرآنند
گاه مقداد و گاه سلمانند
از عرب تا عجم مسلمانند
همه فرزندهای بارانند
یا نوه یا نتیجهاند همه
بچههای خدیجهاند همه
سایهاش مستدام، بر سر ماست
خانهاش قبلهگاه دیگر ماست
نامش آرامش پیمبر ماست
مادر فاطمه است، مادر ماست
مادرم! ای امام مادرها
به فدایت تمام مادرها
گرمی آشیان پیغمبر
همسر مهربان پیغمبر
یاد تو در روان پیغمبر
نام تو بر زبان پیغمبر
خاطرات تو گرمی شب اوست
یاد تو آه حسرت لب اوست
زن، ولی مردتر ز هر مردی
جگر کفر را درآوردی
قد علم کرده پیش هر دردی
تو بر اسلام مادری کردی
نه فقط امّ مومنین هستی
امّ اسلام، امّ دین هستی
به تو جبریل احترام کند
پیش پایت نبی قیام کند
به تو باید خدا، سلام کند
و تو را صاحب مقام کند
باید اینگونه منجلی بشوی
مادر همسر علی بشوی
با نبی گرچه همنشین بودی
قبل از اسلام بیقرین بودی
بین زنها تو بهترین بودی
در زمین آسماننشین بودی
اشک تو ای خدیجه غرّا
ریخته گریه ملائک را
مثل ابر بهار گریه مکن
انقدر گریهدار گریه مکن
از بد روزگار گریه مکن
مادر بیقرار! گریه مکن
در سرت فکر کیست می دانم
گریه ات مال چیست می دانم
در عذار گلت چه می بینی
که چنین بی قرار و غمگینی
نگران هجوم گلچینی
یا که رنجور دست سنگینی
آه از دست... آه از آن آزار...
آه از آن کوچه... آه از آن دیوار
----------------------------
حتم دارم که رفتنی هستم
به خدا می سپارمت آقا
خواهشِ مادرانه ای دارم
جانِ تو، جانِ دخترم زهرا
حسرتِ دیدنِ عروسی او
به دلم ماند،چاره ای هم نیست
در شبِ خواستگاری دختر
غمِ بی مادری، غمی کم نیست
مادرم، حق بده که بی تابم
چشم هایم به اشک ناچار است
نیستم پیش او زمانی که
بین دیوار و در گرفتار است
وحیدقاسمی
--------------------------
دلخسته ز شهر بیوفا رفتی، آه
آرام و قرار مصطفی رفتی، آه
حتی کفنی نخواستی از دنیا
از بس که سبکبار و رها رفتی، آه
--------------------------
نظر وقتی که بر افلاک می کرد
تمام عرش را غمناک می کرد
میان هاله ای از درد و اندوه
گل خود را پیمبر خاک می کرد
-------------------------
مهی رفته ، دلی پر آه مانده
شبانه خاطرات ماه مانده
خدیجه رفته و با چشم گریان
نگاه فاطمه بر راه مانده
----------------------------
+ نوشته شده در جمعه ۱۳۹۵/۰۴/۱۱ساعت 17:8  توسط مجیدطاهری
|